برای همیشه
چقدر زیباست مادر همچون مداد می ماند برایمان می نوشت و شکسته می شد اما آنرا میتراشیدیم کم کم فهمیدیم که مداد در آستانه اتمام است. اما چه غمناک است که پدر همچون یک خودکار می ماند برایمان می نوشت , تمام تلاشش را کرد ,,,کم نیاورد, نوشت, نوشتو نوشت یک لحظه فهمیدم اِه خودکار تمام شد... تمام... ..... ....... ........... س.م.ت شمع به پای پروانه میسوخت و پروانه نیز به دور شمع می چرخید همین که شمع به پایان رسید پروانه به دور شمع دیگری رفت ...شمع فقط لبخند میزدگ س.م.ت سلام بر شکوفه های گلبرگ های ستاره قلبم زیاد قافیه هاش میزون نیست ولی از تمام وجودم گفتم بارن می آمد و همه در خانه هایشان پناه گرفتند ,دخترک به زیر باران آمد و گفت خدایا گریه نکن شاید ما یک روز آدمهای خوبی شدیم ویژگی متولدین فروردین البته فعلا آقایون مردي است رك و راست ، تند و آتشين مزاج و پر حرارت، عاشق پيشه، حادثه جو، حسود، پرتوقع و رياست طلب كه دوست دارد رهبر و فرمانده باشد . آيا روح اين مرد و باطن مخفي او را مي شناسيد. منجمين، مرد متولد اين برج را با جملات جالبي توصيف كرده اند. ( رعد وبرق، مشعل پرنده، منبع نيروهاي صادق و رك و راست) * جرعه انتظار روزها نو نشده کهنه تر از دیروز است .. .....دفتر عمر همانا ورقش پر سوز است شاعر خسته چراغ قلمش غم سوز است .......ذهن عشاق پر از قافیه ی محظوظ است ناگهان صوت دل انگیز تو یکجا دمش زد.... ...عشق تو آمد وآتش به همه عالم زد شاعر از شور و حرارت قلمش را دم زد... ..مست مستان شد و از چشم ترش یک نم زد ریخت در مرکب و جوهر ز تجلی دم زد ..........بر قلم رخ زد و از شاه یل خاتم زد نم نم از کنگرهی عرش خدا نازل شد .............عشق مانند لب لعل روان نازل شد صاحب کل زمان بر سر ما نازل شد..............عشق این بار به معنای دگر نازل شد ناگهان صوت دل انگیز تو یکجا دم زد............عشق تو آمد و اتش به همه عالم زد دل گلستان شد و نرگس ز تجلی وا شد............باز میخانه و خمخانه مجدّد وا شد دل پرستو شد و قلبم به ترنم وا شد..............دیده از نو بگشادم و دل از غم وا شد نور تو نیز تجلی خداوندی بود .................در پس زلف خمارت نگهی جاری بود قافیه منتظر واژه ی نورانی بود ...............اشک زهرا زگل یاس علی جاری بود آسمان بار امانت نتوانست کشید.................ترکی خورد و رخ حضرت دلدار کشید ناگهان صیحه ای از روی رخ یار کشید............پسر حضرت زهرا ز رخش قاب کشید وین همه منتظران منتظر یار شدند..............وین همه میکده ها مست رخ یارشدند خوبرویان دو عالم به کفش خاک شدند.... ......باز مشغول غزل خوانی از این یار شدند ناگهان صوت دل انگیز تو یکجا دم زد..............عشق تو امد و آتش به همه عالم زد باز احسان و صبوری چه فراوان شده است.....باز خمخانه ی ما پر می و مژگان شده است وه که حس غم و اندوه چه پنهانشده است..... جوی ها چشمه سراها پر ریحان شده است ای ولی همه اولا نظری بر ما کن …………...........صاحب کل دو عالم نگهی بر ما کن کن قبولم به طفیلی ز کرم لطف بکن ..............دلبر مایی و مستی ز سرم دور مکن . عاشق صورت نیلی و زنخدان توام.................. عاشق گنبد دوّار جمکران تو ام عاشق صوت و نسیم پر از عفاف توام ................عاشقم عاشق کمان لب چاه تو ام ....................... . ................ شورای عشق تو همه رندان نوشته اند ..............هر نوگلی که نوگل زهرا نمی شود بر پشت تخت یوسف کنعان نوشته اند...............هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود یا اباصالح المهدی ادرکنی س.م.ت
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب
ادامه مطلب